urban sustainable development book tahlili tashrihi kimia fekrebozorg.ir

×

توجه

Folder doesn't exist or doesn't contain any images

Dr Naseri

 

 

 ورشکستگی آب در ایران، روایتی از یک فاجعه

 دکتر کمال الدین ناصری

 

 

توصیف و تبیین وضعیت‏های جدیدی که با آن مواجه می‏شویم، گاه از عهده‏ی واژگان روزمره خارج است و ما را از وضع مفاهیم و اصطلاحات نوین ناگزیر می‏سازد. فراتر رفتن وضعیت آب ایران از حالت بحران، موجب ابداع اصطلاح «ورشکستگی آب» شد تا برای توصیف چنین شرایطی، ابزاری کلامی به دست دهد. با شرایطی روبه‏رو شده‏ایم که خرج آبی ما سالهاست از دخل‏مان افزون شده و به معنای واقعی دخل‏مان را آورده است.

«خشکسالی انسان‏ساخت عامل اصلی تخلیه‏ی آب‏های زیرزمینی ایران»، عنوان مقاله‏ای است به قلم سمانه اشرف (دانشگاه کنکوردیا،کانادا)، علی ناظمی و امیر آقاکوچک(دانشگاه کالیفرنیا، آمریکا) که اخیراً به عنوان یک Scientific Report در نشریه‏ی Nature به چاپ رسیده است.

موضوع اصلی این مقاله، وضعیت فاجعه‏آمیز روند تخلیه‏ی سفره‏های آب‏های زیرزمینی ایران است. نویسندگان، ماهیت پنهان و دور از چشم آب‏های زیرزمینی را یکی از دلایل اصلی غفلت از وضعیت آب‏های زیرزمینی در ایران و بسیاری دیگر از کشورهای در حال توسعه می‏دانند.

در این مقاله، نویسندگان با بهره‏گیری از آمار منتشر شده توسط وزارت نیرو در یک بازه‏ی زمانی 14 ساله، بین سال‏های 2002 تا 2015، وضعیت تخلیه‏ی سفره‏های آب زیرزمینی در سراسر پهنه‏ی سرزمین ایران را پایش کرده‏اند. نتایج بدست آمده تکان دهنده و هشدار دهنده است. آمارها نشان می‏دهند که در این زمان نسبتاً کوتاه، حجم عظیمی معادل 74 کیلومتر مکعب (74 میلیارد متر مکعب = 74 میلیون میلیون لیتر) از ذخیره‏ی آب‏های زیرزمینی کشور کاسته شده است که این مقدار معادل 6/1 برابر گنجایش دریاچه‏ی ارومیه در زمانی است که بیشترین مقدار ممکن آب را دارد (معادل 46 کیلومتر مکعب).

این مطالعه همچنین در مقیاس حوضه‏های آبریز به مقایسه می‏پردازد. برای این منظور کشور به 30 حوضه‏ی آبریز بزرگ تقسیم شده است. محققان می‏گویند که تقریباً در تمام حوضه‏ها، با تخلیه‏ی سفره‏های آب زیرزمینی مواجه هستیم. این میزان کاهش، به نسبت تغذیه سفره‏ها، دامنه‏ای بین 20 تا 2600 درصد را در بر‏می‏گیرد. کمترین میزان افت نسبی ذخیره‏ی آب‏های زیرزمینی مربوط به حوضه‏ی هراز در شمال کشور (حدود 20 درصد) و بیشترین مقدار آن به حوضه‏ی طشک – بختگان تعلق دارد (2600 درصد).

به لحاظ حجم تخلیه، بدترین وضعیت را در حوضه‏ی دریاچه‏ی نمک شاهد هستیم. جایی که تهران نیز در آن واقع شده و در عمل حدود 26 درصد از جمعیت ایران را در خود جای داده است. این حوضه، با تخلیه‏ی حدود 20 کیلومتر مکعب از آب‏های زیرزمینی در طول این 14 سال مواجه است.

این مقاله در خصوص دو عامل اصلی تخلیه‏ی منابع آب زیرزمینی یعنی کاهش تغذیه سفره‏ها و افزایش برداشت از سفره‏ها بحث می‏کند. این عوامل بازگو کننده‏ی پدیده‏ی «خشکسالی انسان‏ساخت» است که ایجاد یا تقویت آن ناشی از مدیریت نادرست منابع آب و سرزمین است. برای نمونه می‏توان به افزایش تعداد چاه‏های ثبت شده در کشور از حدود 460 هزار در سال 2002 به حدود 794 هزار در سال 2015 اشاره کرد. این افزایش در سراسر حوضه‏های آبریز کشور مشاهده می‏شود ولی کمترین مقدار آن (9/1 درصد) در حوضه‏ی ابرقو و بیشترین مقدار (350 درصد) در حوضه‏ی هامون- هیرمند ثبت شده است. با این وضعیت در پاره‏ای مناطق کشور در آینده نزدیک با کاهش میزان برداشت آب مواجه خواهیم بود که ناشی از تخلیه‏ی کامل سفره‏های آب زیرزمینی است

WhatsApp Image 2021 12 28 at 01.22.131

نویسندگان به نبود هیچ فرصتی برای احیای منابع آب زیرزمینی کشور در طول این بازه‏ی 14 ساله اشاره دارند و با اینکه سال‏های پربارش 2019 و 2020 خارج از بازه‏ی مطالعاتی این مقاله است، اما پژوهشگران، بی تأثیری این سال‏ها در بازسازی منابع آبی را نیز یادآور می‏شوند. آنان ذکر می‏کنند که توسعه‏ی مداوم کشت آبی یکی از عوامل اصلی چنین وضعیتی است؛ بطوری‏که در طول این دوره‏ی 14 ساله، زمین‏های زیر کشت دو محصول راهبردی کشور یعنی گندم و جو به ترتیب 12 درصد و 16 درصد رشد داشته‏اند که آب مورد نیاز آنها عمدتاً از طریق چاه‏ تأمین می‏شود. بیش از 90 درصد منابع آبی کشور صرف کشت‏ فاریاب می‏شود و تخلیه‏ی منابع آب زیرزمینی، امنیت غذایی و اقتصادی – اجتماعی کشور را به خطر خواهد انداخت.

در پیوند با روند رو به نابودی آب‏های زیرزمینی، نویسندگان این مقاله در مورد خطر دیگری نیز هشدار می‏دهند. مطالعات آنان نشان دهنده‏ی افزایش هدایت الکتریکی ناشی از بالا رفتن شوری خاک و آب‏های زیرزمینی در سراسر کشور است. این تغییر در تمام حوضه‏های آبریز اصلی کشور مشاهده می‏شود و دامنه‏ی افزایشی از 5/1 درصد ( حوضه‏های خواف، تالش، ارومیه دریاچه نمک و غیره) تا 183 درصد (حوضه‏ی کارون) را دربرمی‏گیرد. از نظر نویسندگان، این هشداری برای آینده‏ی امنیت غذایی کشور است چراکه باروری اراضی را به سمت اضمحلال می‏برد.

پیامد دیگر تخریب منابع آب زیرزمینی که دستمایه‏ی هشدار دیگری است، پدیده‏ی فرونشست زمین است که موجب تغییرات سطحی و زیر سطحی اراضی شده و سبب کاهش برگشت ناپذیر ظرفیت نگهداشت سفره‏های آب زیرزمینی می‏شود. همچنین می‏تواند محرکی برای فعالیت‏های تکتونیکی در نواحی مستعد شود که چنین امری در مناطقی مانند حوضه‏ی دریاچه نمک با حدود 15 میلیون نفر جمعیت (که تهران نیز در آن واقع شده است)، یک فاجعه‏ی بالقوه است.

در پایان، نویسندگان ضمن تأکید بر اینکه حدود 77 درصد از سطح کشور (23 حوضه از 30 حوضه آبریز اصلی کشور) در معرض برداشت شدید آب‏های زیرزمینی قرار دارد به نحوی که میزان استخراج آب از آنها بیش از 3 برابر مقدار تغذیه‏ است، اظهار امیدواری می‏کنند که این هشدارها موجب جلب توجه سیاستگزاران و مدیران شود. آنها اقدامات فوری برای حفظ امنیت محیط‏زیستی کشور را لازم دانسته و به ویژه بهبود کارآیی آبیاری در کشاورزی را ضروری می‏بینند.