urban sustainable development book tahlili tashrihi kimia fekrebozorg.ir

no image

 

 

   علی عباسی

 استادیار مهندسی عمران دانشگاه فردوسی مشهد

 

حالِ منابع طبيعي و محيط زيست ايران اين روزها، خوب نيست. همه مي‌دانيم و اگر تريبوني در اختيارمان باشد، مرثيه‌گويان خوبي هستيم. اما چه شد كه چنين شد... سؤالي كه شايد سالهاست پرسيده مي‌شود، اما جواب مشخصي براي آن يافت نمي‌شود. سالهاست اين وضعيت را مي‌بينيم و مي شنويم، اما تنها چيزي كه ديده نمي‌شود ايجاد تغيير، و يا بهبود در شرايط اين حوزه است. ليست بلندي از علل و عوامل ايجادكننده اين شرايط را مي‌توان آماده كرد كه هر كدام در جاي خود بايد مورد كنكاش و واكاوي قرار گيرند. شناخت اين مسائل، ضمن كمك به آسيب شناسي موضوع، زمينه را براي شناخت مسائل كليدي و پاشنه آشيل اين مسائل فراهم مي‌كند.

در اولين قدم بد نيست ساختاري را كه در كشور براي دخيل كردن پژوهش در حل مشكلات اين حوزه وجود دارد، را به صورت مختصر بررسي كنيم:

الف) سامانه‌هاي متعددي در سالهاي اخير براي اعلام نيازهاي پژوهشي ارگانهاي دولتي و خصوصي به پژوهشگران ايجاد شده است كه اقدام ارزشمند و رو به جلويي مي باشد. هر ساله ليست اولويّتهاي پژوهشي اين ارگانها از طريق اين سامانه‌ها به پژوهشگران دانشگاهي و غيردانشگاهي اعلام مي‌شود و از آنها براي حل اين مشكلات دعوت به‌عمل مي‌آيد. با فرض اينكه موراد اعلام شده به‌صورت درست و منطبق با اولويتهاي موجود تعريف شده باشند، مورد مبهمي كه در اين فرايند وجود دارد، شفاف نبودن روند انتخاب تيم پژوهشي برگزيده براي انجام پروژه تعريف شده مي‌باشد. مساله زماني نگران‌كننده مي‌شود كه ايده هاي ارائه شده از سوي پژوهشگران مورد سرقت قرار گرفته و بعداً به عنوان طرح كارشناسان آن سازمان و يا ارگان ثبت و به اجرا مي‌رسند. مشكل اساسي اين قسمت صرفاً وجود يك سامانه براي اعلام اين اولويت ها نيست، بلكه آنچه رنج آور مي باشد، نبود شفافيت در انجام مراحل كار مي باشد؛

ب) رشته‌هاي متعدد مرتبط با موضوع آب و محيط زيست، هم در مقطع كارشناسي و هم در مقطع تحصيلات تكميلي، در سالهاي اخير در دانشگاههاي كشور ايجاد شده‌اند. ایجاد این رشته‌ها، صرف‌نظر از کشش بازار کار، می‌توانست نیروی تخصصی و پژوهشی لازم را برای حل مشکلات ارجاع شده از صنعت فراهم آورد كه متأسفانه عليرغم تعداد زياد فارغ‌التحصيلان شاهد تغييرات اميدواركننده‌اي در اين زمينه نبوده‌ايم؛

ج) تلاش دانشگاهها و مراكز پژوهشي کشور در سالهای اخیر معطوف به حرکت به سمت دانشگاههای نسل سوم و دانشگاههای کارآفرین بوده و هست. مسیری که در نگاه اول بسیار جذاب و امیدوارکننده به‌نظر می‌رسد. صرف‌نظر از میزان موفقیت سیستم دانشگاهی برای نیل به این هدف، این دیدگاه می‌تواند حلقة اتصال خوب و منطقی بین پژوهشگران و صنعت برای رفع نیازهای آنها باشد. با توجه به این‌که کارآفرین بودن دانشگاه مستلزم استفاده از نوآوری می‌باشد، انتظار این است که این اقدام کمک مؤثری در راستای حل مسائل حوزه آب و محیط زیست در کشور باشد؛

د) جنس مشکلات و مسائل حوزه آب و محيط زيست كشور در سالهای اخیر پیچیده‌تر شده است و نگاه سابق و تک‌بعدی به مسائل نه تنها به حل مشکلات کمکی نخواهد کرد، بلکه باعث وخیم‌تر شدن آنها هم شده است. نمونه این نوع نگاهها و اثرات آنها در مسائل حوزه آب و محیط زیست کشور کم نیستند؛

طبیعی است حل این مسائل نیازمند ابزارها ومقدماتی است که تا فراهم نباشند، نتیجه مطلوب حاصل نخواهد شد. هرچند در ظاهر مسائل حوزه آب و محیط زیست به عنوان چالش‌های اصلی کشور مطرح شده‌اند، اما هنوز به دغدغه‌ای محرّک برای مسئولان و تصمیم‌گیران کشور تبدیل نشده‌اند.

با يك نگاه ساده مي‌توان دلايل اين رفتارها را به شكل زير خلاصه نمود:

الف) حل مسائل این حوزه در شرایط کنونی نیازمند سه مؤلفه سرمایه‌گذاری، دانش فنی و نوآوری می‌باشد. نمی‌توان انتظار داشت مسائل موجود را با جیبِ خالی و صرفاً با تکیه بر پژوهشهای صلواتی حل نمود. تخصیص بودجه‌ها، چه در مقیاس کشوري و چه در مقیاس محلی، بیانگر آن است که هنوز به این باور نرسیده‌ایم که حل چالشهای فعلی اين حوزه، هرچند هزینه‌بر است، اما هزینه آن به مراتب کمتر از هزینه‌ای است که در سالهای آینده برای حل همان مشکلات باید هزینه کنیم، ضمن آنکه اثربخشی راه‌کارها هم به‌مراتب کمتر خواهد شد و حکم نوشدارو بعد از مرگ سهراب خواهد بود. هرساله بابت خسارات ناشی از سیل هزینه‌های سنگینی را پرداخت مي‌کنیم، اما برای حل اساسی و مبتنی بر اصول علمی و مدرن این مساله، با بهانه‌های واهی، از قبیل نبود بودجه، از زیر بار آن شانه خالی مي‌کنیم؛

ب) در بحث دانش فنی، وجود دانش فنی موردنیاز در مسائل حوزه آب ومحیط زیست در کشور ادعایی درست و قابل اثبات است. چالش اصلی در این حوزه، عدم کاربست دانش فنی در مسائل واقعی و بروزرسانی و تطبیق آن با نیازهای روز کشور است. آنچه در دانشگاههای کشور در این حوزه تدریس می‌شود، در تزار دانشگاهای خوب دنیاست و نمی‌توان خدشه‌ای به آن وارد نمود. اما آنچه کمتر به چشم می‌آید وجود زمینه و فضای لازم برای پیاده‌سازی این آموخته‌ها و دانش فنی موجود و تطبیق و اصلاح آن بر اساس شرایط واقعی کشور است. اعتماد به دانش فنی موجود در کشور و به پژوهش و پژوهشگران کشور می‌تواند زمین مساعدی برای ایجاد یک بازی برد-برد برای صنایع و صاحبان دانش فنی در کشور در حوزه آب و محیط زیست فراهم آورد؛

ج) علیرغم وجود دانش و سواد لازم در این حوزه، در زمینه ارائه راه‌حلهای نوآورانه وخلّاق برای حل مسائل موجود عقب هستیم. واضح است که این نوآوریها ماحصل دانش فنی و سرمایه‌گذاری در این حوزه می‌باشد و نمی‌توان انتظار داشت راه‌حلهای نوآورانه و خلّاق بدون صرفِ هزینه و یا دانش فنی به‌دست آیند. هرچند انتظار این است که کاربست راه‌حلهای نوآورانه باعث کاهش هزینه‌های لازم برای حل این مسائل شوند، اما بدون سرمایه‌گذاری مناسب، زمینه ظهور و بلوغ راه‌حلهای نوآورانه ومؤثر امکان‌پذیر نخواهد بود؛

 Picture2
   

چرخه ظهور و بلوغ راه‌کارهای خلاقانه در حل مسائل حوزه آب و محیط زیست

خلاصه کلام اینکه، هرچند به نظر جیب دولت خالی است، اما با کمی دغدغة محرک در کنار مدیریت هوشمندانه شرایط و بدور از اعمال سلایق سیاسی و خودخواهانه، باید بودجه و سرمایه لازم برای حل مسائل حوزه آب و محیط زیست فراهم گردد تا بتوان با تلفیق آن با دانش فنی موجود در کشور، راه‌کارهای بومی و علمی را پیاده کرد تا در کنار آن زمینه برای بلوغ این روشها و راه‌کارها نیز فراهم آید. واضح است که تشخیص مسائل مهمتر و اولویت‌بندی آنها با توجه به منابع مالی محدود، نیازمند یک دیدگاه کلان و آینده‌نگر می باشد. تلاش کنیم تا شرایط موجود را که برای همه باخت مفتضحانه‌ای بحساب می‌آید را با همکاری و همدلی و البته مبتنی بر اصول علمی و خلاقانه به یک بازی برد-برد واقعي، هم برای صنعت و هم برای پژوهش، تبدیل کنیم.